ماياکوفسکی و چند شعر
«من هر آنجایم که که درد آنجاست
زیرا که من
بر هر دانۀ اشک مصلوب شدهام»
پاشنه آهنين
«..با اين همه وظيفۀ مزدوران چندان آسان نبود، زيرا علاوه بر مواجهه با تودۀ ساکن پرتگاه میبايست با رفقای ما نيز دست و پنجه نرم کنند..»
زنان شورش
«دستان زن کارگر و لباسش شاید زیبا نباشد ولی قلب او چنان در بدنش میتپد که ویژه طبقه و نوع اوست» /جوهيل
سفر در مه
«..تو از آزادی طبقه متوسطی و بالايی میگی من از توخالی بودن اين نوع آزادی برا زحمتکشا و طبقه پائينی..تو میخوای که مردم بيان تو تظاهرات مربوط به بالايیها..من میگم مردم طبقه پائين نبايد سپر بلا بشن..نبايد قربانی طبقهای بشن که تقصير اصلی را داره تو فلاکت و بدبختی و بيکاری و بیخانمانيشون..طبقهای که تظاهراتش از غرب و برا منافع غرب هدايت میشه..»
نقدی بر فيلم دانۀ انجير معابد
«با وجود توجه رسانه ها و جوایز بین المللی، میتوانیم انتظار داشته باشیم که ماندگاری دانه انجیر معابد هم به اندازه یکی از همین انبوه ویدیوهای فراموش شده کوتاه باشد. »
برهم زن
«آری کارگرم من/
و فرياد برمیآرم با خشمی مقدّس/
من نه آنم گرده بسپارم به سنگينی بيعاران بيکاره/
نه خونم را به نيش زالوهای به خون ديگران فربه.»




