پانوراما

چگونه سوسياليست شدم

«..و حرف آخرم اين است که رهايی، استقلال و آزادی چيزهای گرانقدری هستندکه نمی‌توان به انسان پيش‌کش کرد. اگر انسان‌ها خود نتوانند قامت برافرازند و به اتکای توان فکری و عملی خويش رهايی و اسقلال و آزادی را به قهر از جهان کسب کنندهرگز نخواهند توانست به سعادت حقيقی دست يابند..»

معنای زندگی برای من

"من اعتقاد خود را به شرافت و تعالی انسان از دست نخواهم داد. من بر این باورم که زیبایی روحی و سخاوتمندی بر شکم پارگی فاحش امروز غلبه خواهد یافت. و در رسیدن به این هدف، ایمان من به طبقه کارگر است. همانطور که یک فرانسوی گفته است "پله های زمان تا ابد مملو از طنین صدای پاپوش های چوبینی خواهد بود که صعود می کنند و چکمه های جلا داده شده ی چرمینی که سقوط خواهند کرد."

به پیش و فراموش نکن: برشت در بازجوئی کمیسیون مک کارتی!

بخشی از بازجویی برتولت برشت توسط کمیته ضد کمونیستی مک کارتی. در روز ۱۹ سپتامبر ۱۹۴۷ برتولت برشت که از سال ۱۹۴۱ در آمریکا زندگی می کرد، دعوتنامه «کمیته برای اقدامات ضد آمریکایی» را دریافت نمود. بازجویی در روز ۳ اکتبر انجام شد و به مدت ۳ ساعت طول کشید. یک روز بعد از بازجویی، برشت به پاریس پرواز و برای همیشه آمریکا را ترک کرد.

رستۀ چهارم، تولد قدرت جدید

پلیتزا تصمیم گرفت "بزرگترین مانیفستی که پرولتاریای ایتالیایی می تواند بین قرن نوزدهم و بیستم میلادی داشته باشد" را به تصویر بکشد. هدف او این بود که "رودخانه را خروشان تر و غیر قابل کنترل تر" و آن را "به سمت ناظر هدایت کند".

طبقه بر علیه طبقه، جنگ بر علیه جنگ، قیام!

در دوره هائی مثل حالا که بزرگترین عملیات ارتش آلمان (بوندس وهر) در خارج تصویب شده است و دولت آلمان حالا در سوریه مستقیما در کشتار غیر نظامیان بیگناه شرکت می کند؛ غرب بقیه جهان را مالامال از جنگ می سازد؛ شکاف بین فقیر و غنی دائما بزرگتر می شود و تخریب غیر قابل ترمیم محیط زیست ابعاد هر چه بیشتر وحشتناکی به خود میگیرد، دست زدن به قیام و نافرمانی مدنی مهم است.