کتاب چند داستان و حکايت

لئو نيکلايويچ تولستوی(1828-1910)

تولستوی با خلق داستان‌ها و رمان‌های کوتاه و بلند، خصوصاً "جنگ و صلح" و "آنا کارنينا" جزو محبوبيت‌ترين نويسندگان جهانی در بين خوانندگان رمان‌های جدی و اجتماعی می‌باشد. اوهمچون گوگول، پوشکين، داستايفسکی، چخوف، ماکسيم گورکی، ماياکوفسکی، شولوخف و ديگر نويسندگان و شاعران روسيه -شوروی جايگاه بس والايی در قلّۀ ادبيات جهان وغنابخشی به ادبيات اجتماعی-انسانی دارد. ذيلاً نظر تنها چهار نفر از صاحب‌نظران را در بارۀ وی آورده‌ايم:

ماکسيم گورکی :

«شايسته‌تر از او برای نام نابغه، بغرنح‌تر، متضادتر، از تمام جهات زيباتر، آری، آری، زيباتر از تمام جهات کسی نيست. زيبا به يک مفهوم خاص، وسيع، به مضمونی غيرقابل درک. در او چيزی هست که هميشه اين تمايل را در من برمی‌انگيزد که به همه و هرکس بانگ بزنم: ببينيد چه انسان شگفت‌انگيزی روی زمين زندگی می‌کند».

جورج برنارد شاو:

«لئو تولستوی مانند شخصی که به پشت پردۀ زندگانی اجتماعی وسياسی راه يافته باشد، جهان را می‌بيند، در حالی که اکثريت ما دستخوش تمام تخيلات تماشاگريست که در سالن تئاتر نشسته باشد...تمام آنچه که او در تقبيح جامعۀ کنونی ما می‌گويد بسيار منصفانه است». 

رومن رولان:

«در اروپا هرگز چنين ندايی برنخاسته بود...برای ما تحسين و تمجيد کردن آثار تولستوی بسيار کم بود: ما با آثار او زندگی می‌کرديم، آثار او از آن ما بود...»

لنين:

لنين که در نوجوانی منقّد ادبی بود، نقدی عميق و طولانی بر تولستوی و آثار وی دارد. انديشمند فرانسوی پی یر ماشری از قول لنين در"نظريۀ بازتاب" می‌گويد او[لنين] "آموزه‌ی تولستوی را ناکامل می‌داند و نه متناقض". لنين در جای ديگری از نظريۀ بازتاب می‌نويسد: آموزه‌ی تولستوی در حقیقت آرمانگرایانه است و در محتوا به مفهوم دقیق و بنیادین خود ارتجاعی. اما این موضوع قطعاً به معنای آن نیست که آموزه‌ی تولستوی فاقد تمایلات سوسیالیستی یا آن عناصر انتقادی است که بتواند زمینه‌ی با ارزشی برای روشنگری طبقات پیشرو فراهم آورد. 

  متن کامل کتاب چند داستان و حکايت

کاتگوری

نظر شما

CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.
8 + 4 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.