
رمان مادر، روايت داستانی زندگی و مبارزۀ کارگران روسيه در زمان تزار است.
ماکسيم گورکی (1868- 1936)
«رفقا! میگویند که در روی زمین انواع و اقسام ملتها هستند، از یهودیها گرفته تا آلمانیها و انگیسیها و تاتارها و غیره…
ولی من باور نمیکنم! به عقیده من فقط دو جور ملت هستند و دو نژاد که با هم آشتی ناپذیرند: یکی اغنیا و دیگر فقرا.
آدمیان به صورتهای مختلف لباس میپوشند و زبانشان نیز مختلف است، ولی وقتی آدم میبیند که ثروتمندان فرانسوی و آلمانی
و انگلیسی چگونه با کارگران رفتار میکنند متوجه میشود که همهشان دژخیم کارگرند.» (از رمان مادر)
«آن روز فرا خواهد رسید که همه کارگران تمامی کشورها سر بلند کنند و قرص و محکم بگویند: دیگر بس است!
ما دیگر این زندگی را نمیخواهیم! آن وقت قدرت رویایی کسانی که تنها به اتکای حرص و آز خود قوی هستند فروخواهد ریخت،
زمین از زیر پای ایشان در خواهد رفت و دیگر تکیهگاهی نخواهند داشت.»(از رمان مادر)
متن کامل رمان مادر
کاتگوری
نظر شما