
نمايی موجز از فرهنگ، ايدئولوژی و اخلاق مسلط بر جامعۀ کاپيتاليستی و سوسياليستی
چه نيکو گفت آن بزرگمرد انقلابی که ايدئولوژی و فرهنگ و اخلاقيات مسلّط بر جامعه همان ايدئولوژی و فرهنگ و اخلاقيات طبقۀ حاکمه میباشد
وهمو در جای ديگر گفته است: "هرچه کمتر بخوری، کمتر بیاشامی، کمتر کتاب بخوانی، کمتر به تاتر، تالار رقص، قهوه خانه بروی، کمتر بیندیشی، کمتر عشق بورزی، نظریه بپردازی، آواز بخوانی، نقاشی کنی، به ورزش و تفری حمشغول شوی، بیشتر پس انداز میکنی و گنجینه ات که نه بید و نه زنگ آن را نخواهد بلعید، سرمایه ات را بیشتر خواهد کرد. هرچه کمتر باشی، بیشتر داری... هنر، فرهنگ، گنجینه های گذشته، قدرت سیاسی (پول) همه این ها را برای خودت می توانی خریداری کنی. جذابیت پول به آن است که کاری جز آفریدن خود و خریدن خود ندارد زیرا هر چیز دیگر سرانجام خدمتکار اوست بنابراین همه شهوات و تمامی فعالیت باید در حرص و طمع ذوب شوند......
...اگر انسان، انسان باشد و روابطش با دنیا روابطی انسانی، آنگاه میتوان عشق را فقط با عشق، اعتماد را با اعتماد و غیره معاوضه کرد. اگر بخواهیم از هنر لذت ببریم، باید هنرمندانه پرورش یافته باشیم؛ اگر میخواهیم بر دیگران تاثیر بگذاریم، باید قادر به برانگیختن و تشویق دیگران باشیم. هر کدام از روابط ما با بشر و طبیعت نمود ویژهای دارد که با عینها و ابژههای اراده و زندگی فردی واقعیمان منطبق باشد.". دست نوشته های اقتصادی و فلسفی مارکس(دستنوشتههای پاريس)
کاپيتاليسم سوسياليسم
فردگرايی- منفعت شخصی- پولپرستی- تنگنظری حسادت- رقابت- بدبينی- افسردگی هويّتسازیهای کاذب برای جوانان و تفکيک آنان برپايۀ همين هويتها. بحران هويّتی جوانان. بلاتکليفی و بیآيندگی آنان و درصد بالای خودکشی دربين آنان توليد و اشاعۀ آثارهنری-فرهنگی و ايدئولوژی در خدمت سود و سرمايه و تحکيم تسلط طبقۀ سرمايهدار: رواج خرافه يا گفتمانهای نهيليستی و انتزاعی. تشويق آرمانگريزی و بیهدفی. ترغيب آثارنامفهوم و آبستره و اخيراً سير در سيّاليّتِ ژلاتينی پست مدرنيستی آزادی مطلق نهادها و رسانههای خصوصی و دولتی و بنگاههای تجاری درتوليد واشاعۀ فرهنگ و آثار و سرگرمیها و برنامههای پلشت و جلف و مبتذل و مستهجن، همچنين اهانتزا و تحقيرآميز، يا خشونتزا و جنگمحور برای تبديل انسان به موجود عروسکی و بیارادۀ مصرف کننده و مدپرست، يا سرباز و مزدور گوش به فرمان همکاری تنگاتنگ کلّيۀ نهادهای روبنايی و فرهنگی و ايدئولوژيکی در تحريف و قلب حقيقت و تعميق تسلّط فرهنگ و ايدئولوژی حاکميّت بورژوازی جهت تخدير و تخمير ذهن انسان برای پذيرش بردگی نامرئی کار و باورمندی به تقديری نامتغيّر و محتوم و ازلی-ابدی و دراين جامعۀ با اختلاف طبقاتی شديد وعميق، امکان استفاده از تمامی امکانات هنری و سالنها و اماکن ارائۀ آثارهنرمندان شهير کلاسيک جهانی در خدمت طبقات بالايی و اليت جامعه میباشد که هم کيف پول حجيم وهم اوقات فراغت نامحدود دارند. |
جمعگرايی- رعايت منافع جمع- کيفيّت زيستن- آزادگی همبستگی- رفاقت- خوشبينی- نشاط و سرزندگی تأکيد برهويّت طبقاتی انسانها. ارتقاء دانش سياسی و اجتماعی- فرهنگی جوانان بر پايۀ اصول علمی- ديالکتيکی و انسانی. جلب جوانان در اوقات فراغت به فعاليّتهای هنری-ادبی و تشويق آنان به شرکت در جلسات و نهادهای فرهنگی و هنری جهت آشنايی با مفاهيم و مقولات مادّی و زمينی زندگی. تربيّت جوانان به داشتن ديدِ نقادانه به کليّۀ امورجاری در جامعه و احساس مسئوليّت برای مشارکت در برنامهريزیها و اجرای آنها. تضمين ايجاد شغل به عنوان حق برای همگان خصوصاً جوانان و تحت شرايط مقبولی که هر کس کار را يک هنر بداند اشاعۀ فرهنگ واخلاق واقع بين و واقعگرا. تشويق به توليد آثارهنری وفادار به حقيقت، مرتبط با واقعيّتهای زيستِ اجتماعی و در خدمت شناخت بيشتر طبيعت و درک اهميّت موجوديّت آن برنامهريزی هدفمند از سوی نهادهای هنری وفرهنگی و رسانهای در تعليم و آموزش جوانان برای جهتگيری رئاليستی با افق سوسياليستی آثارهنری، توليد سرگرمی و برنامههای مفرّح جهت برانگيختن حسّاسيّت و حسّ کنجکاوی ذهن انسان نسبت به بروزوقايع و پديدهها در تاريخ، اجتماع و طبيعت. ارتقاء سلامت فکری و نشاط روحی انسان، و تشويق به همبستگی جهانی انسانها با يکديگر، و طبيعت و دراين جامعۀ درحال گذار به محوطبقات، استفاده از تمامی امکانات آموزشی و تعليمی، و نيز اماکن ارائۀ آثارهنری برای همگان آزاد است؛ و يا همراه باهزينۀ بسيارناچيز نزديک به صفر میباشد. |
نظر شما